به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام علیرضا میرجلیلی در دومین نشست از سلسله نشستهای بزرگداشت مقام شامخ امام سجاد (ع) به نیابت از شهید مدافع حرم «سجاد مرادی» با حضور ۱۷۵ نفر که به صورت مجازی در جلسه حضور داشتند، برگزار شد و در ابتدای مباحث خود با اشاره به روند رو به رشد کنگره بینالمللی امام سجاد (ع) اظهار کرد: اکنون در دهه دوم برگزاری این کنگره شاهد پویایی مضاعف آن در عرصههای مختلف هستیم، کنگره به همت مردم خونگرم استان هرمزگان طی این سالها به ثبات و قوام خود رسیده است و امیدواریم که به معنای واقعی کلمه جهانی شود؛ چه اینکه در حال حاضر نیز اندیشمندان بسیاری از کشورها منتظر فرا رسیدن ایام شهادت امام سجاد (ع) هستند تا بتوانند به این کنگره وصل شده و در آن شرکت داشته باشند.
وی افزود: من تقریباً سه سال است که در کشور اکوادور هر سال کنگره امام سجاد را به اتفاق همکارانم برگزار میکنم، قبل از اینکه کرونا شیوع یابد کنگره در دانشگاه مرکزی و مهمترین پایگاه علمی این کشور با عنوان امام سجاد (ع) و نگرش حقوقی و حقوق بشری آن حضرت برگزار میشد.
این مبلغ بین المللی در ادامه گفت: بحث امروز من پیرامون کلینگری و جزئینگری است که نسبت به شخصیتهای دینی و البته ابعاد مختلف دین و به ویژه امام سجاد (ع) وجود دارد؛ چراکه جامعه ما گاهی اوقات دچار افراط یا تفریطهایی در این عرصه می شود.
حجتالاسلام میرجلیلی تصریح کرد: آنچه که اهمیت دارد آن است که وقتی میخواهیم الگوی تربیتی معرفی کنیم یا دستور تربیتی بدهیم، باید از افتادن در ورطه کلی نگری و جزئی نگری دوری کنیم، اما سوال آن است که چگونه می توان به این نقطه رسید؟ انسانها ذاتاً دو گروه هستند، برخی کلنگر و برخی جزءنگر و این مساله نه فقط در جامعه ایرانی بلکه در جوامع مختلف بشری وجود دارد.
وی افزود: در مورد شخصیت امام سجاد (ع) نیز افراط و تفریط شده و هنوز در برخی از اقوال آن امام همام را به عنوان شخصیت بیمار توصیف میکنند، در حالی که حضرت در طول ۳۵ سال امامت شاید ۱۰ روز را بیمار بوده باشند، با این وجود امام سجاد (ع) را به عنوان بیمار کربلا معرفی می کنند. این در حالی است که ایشان وقتی در شام بودند چندان کسالت نداشتند و این معجزه خداوند بود که حضرت نجات یابند.
این مبلغ فعال در عرصه بینالملل گفت: همچنین برخی در توصیف ابعاد دیگر آن حضرت از جمله شخصیت علمی، فرهنگی، عبادی ایشان دچار افراط و تفریط شدند، برخی آن امام همام را فقط به دید یک عارف عابد شناختند و معرفی کردند، برخی به عنوان یک شخصیت صرفاً علمی و برخی به عنوان شخصیتی که خدمات اجتماعی فراوانی داشت، هرچند که امام سجاد (ع) در زمینه اجتماعی و یاری به مردم در یک مورد بیش از هزار نفر عبد و بنده را آزاد کرد، کسانی که سربازان دشمن تصور نمیکردند بتوان از آنها انسان هایی را ساخت و تربیت کرد اما این افراد زمان خروج از منزل امام سجاد (ع)، هرکدام به شهرهای مختلف رفته و اقدام به نشر معارف اسلامی کردند که از جمله آنها می توان به «ابوخالد کابلی» اشاره داشت که در گسترده شدن شیعیان در کابل نقش بسزایی ایفا کرد.
وی ادامه داد: عدهای رویکرد علمی امام سجاد (ع) و مشخص کردن راه برای مسیر علمی امام باقر (ع) و امام صادق (ع) را ملاک قرار داده و شخصیت امام چهارم را از این جنبه مورد بررسی قرار میدهند، البته سه تن از بزرگان فقه در مذاهب چهارگانه از شاگردان امام صادق (ع) بودند، مکتبی که ریشه در حرکت علمی امام سجاد (ع) داشت، اما واقعیت آن است که باید از ابعاد دیگری سیره آن حضرت را بررسی کرد.
این پژوهشگر گفت: حرکت ائمه معصومین (ع) برای خدای متعال است. انبیا و ائمه (ع) استراتژی واحدی دارند و آن استقرار عدالت، مبارزه با ظلم و فساد است که بنا به اقتضای زمانه با تاکتیکهای مختلف آن را در جامعه جاری و ساری کردند؛ برای مثال امام سجاد (ع) بسیاری از مسایل اجتماعی را در قالب دعا بیان کردند اما اقدامات ایشان فقط منحصراً به این مساله نبود و نباید جزء نگر به زندگی ایشان نگاه کنیم. امام سجاد (ع) پایه گذار و بنیان گذار حقوق بشر در جهان است.
حجتالاسلام میرجلیلی با اشاره به برگزاری کنگره امام سجاد (ع) در دانشکده حقوق دانشگاه مرکزی اکوادور گفت: آن زمان وقتی رئیس دانشکده کتاب رساله حقوق امام سجاد (ع) را دید و متوجه شد که این کتاب ۱۴ قرن قبل نوشته شده است، برافروخته شد چراکه برایش عجیب بود که قرن ها قبل اثری در مورد حقوق بشر باشد در حالی که حقوق بشر در سازمان ملل نهایتاً ۲۰۰ سال بیشتر قدمت ندارد، او ما را توبیخ کرد که چرا کتاب را به جهان معرفی نکردید و چگونه است من که با همه حقوق دانان عرصه حقوق بشر در جهان مرتبط هستم تاکنونچجنین اثری را ندیده ام.
وی در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به شرایط و زمانه ای که امام سجاد (ع) در آن زندگی می کردند، افزود: مظلومیت آن حضرت به این است که سال ها در غربت و تنها بودند، آن هم در شرایطی که چیزی از اسلام باقی نمانده بود اما آن امام همام به اندازه ای با ظرافت و زیبا عمل میکند که جامعه بعد از مدتی به مسیر واقعی و اصلی خود بر میگردد، این در حالی بود که بنی امیه حق هیچ اظهار نظری را به امام سجاد (ع) نداده بود و حضرت عملاً در تبعید بود، اما آن حضرت از حربه های مختلفی برای متوجه کردن مردم استفاده کرد، از جمله اینکه هرگز بعد از عاشورا اشک بر چمان ایشان خشک نشد و در هر شرایطی واقعه عاشورا و آنچه که در کربلا گذشت را برای مردم بیان میفرمود.
نظر شما